ازدواج موفق چیست؟ چطور واردش شویم؟
اجازه بدهید در مورد چند آمار جالب صحبت کنم:
- طی یک نظرسنجی از 1 هزار نفر در آمریکا، 86 درصد گفتند انتظار دارند ازدواجشان دائمی باشد. این در حالی است که در این کشور نرخ طلاق به ازدواج حدودا 50 درصد است! (منبع)
- دکتر دانیل گیلبرت میگوید طبق تحقیقات، این الزاما ازدواج نیست که شما خوشحال میکند، بلکه ازدواج موفق و شاد باعث خوشحالی انسان میشود. پس نباید این 2 را اشتباه گرفت. (منبع)
به نظرم همین 2 گفته به اندازه کافی ما را با اهمیت داشتن یک تصور درست، واقعی و غیر احساسی از ازدواج موفق روبرو میکند. پس با من و این مقاله چالشبرانگیز همراه باشید.
فهرست مطلب
- 1 تعریف ازدواج موفق چیست؟
- 2 ازدواج موفق، ازدواج بینقص نیست!
- 3 یک ازدواج موفق چگونه است و چه ابعادی دارد؟
- 4 1_ احساس شفقت و همدلی
- 5 2_ پذیرش طرف مقابل!
- 6 3_ سعی برای حل تعارض
- 7 4_ بخشش و گذشت
- 8 5_ گفتگو
- 9 6_ تعهد
- 10 7_ مسئولیتپذیری
- 11 از کجا بفهمیم یک ازدواج موفق با این ویژگیها خواهیم داشت؟
- 12 نکاتی برای داشتن یک ازدواج موفق
- 13 1_ درست انتقاد کنید
- 14 2_ اصول حل تعارض را بدانید
- 15 3_ زمان منظم گفتگو داشته باشید
- 16 یک تحقیق کوچک
- 17 کلام آخر
تعریف ازدواج موفق چیست؟
در روانشناسی برای ازدواج موفق تعریف ثابتی وجود ندارد و ممکن است هر کسی تعریف شخصی و متفاوتی برای آن داشته باشد. حتی بعضیها میگویند زوایای ازدواج موفق بر اساس تعریف 2 نفری که در رابطه هستند مشخص میشود. اما اگر بخواهم با توجه به اطلاعاتی که وجود دارد یک تعریف در مورد کلمه ازدواج موفق ارائه کنم، باید اینطور بگویم:
ازدواج موفق آن ازدواج و رابطهای است که 2 طرف در آن به یکدیگر پایبندی و تعهد دارند، احساس صمیمیت در رابطه برقرار است و مهمتر از همه، هر 2 نفر برای بهبود رابطه در زوایای مختلف، تلاش میکنند!
ازدواج موفق، ازدواج بینقص نیست!
یکی از مهمترین چیزهایی که روانشناسی سعی دارد به افراد آموزش بدهد، این است که نگاه 0 و 1 یا همان نگاه مطلق را در مورد هر چیزی کنار بگذارند. این یعنی مثلا تصور نکنند که یک زندگی خوب، آن زندگی است که هیچ دغدغه و مشکلی نداشته باشد. یا یک ازدواج خوب، آن رابطهای است که هیچ تعارضی درونش دیده نشود. چراکه چنین چیزهایی عملا غیر ممکن هستند.
بنابراین اول از همه باید برای داشتن یک ازدواج موفق، این نکته را بپذیرید که هر رابطهای دارای تعارضاتی است. همانطور که تا الان در روابط تان با دوستان، با خانواده، با شریک کاری، با همکار و… به تعارضات بزرگ و کوچک برخورد کردهاید، در ازدواج و رابطه 2 نفره هم قطعا چنین چیزهایی وجود خواهد داشت. اما نکته مهم نه عدم وجود تعارض، بلکه توانایی مدیریت و برخورد با آن است.
یک ازدواج موفق چگونه است و چه ابعادی دارد؟
خب، حالا اجازه بدهید کمی بحث را بهشکل تخصصیتر جلو برده و با جزئیات ببینیم که یک ازدواج موفق چگونه است و چه ویژگیهایی دارد؟ دقت کنید، لازمه تمامی نکاتی که در ادامه میگویم، پذیرش مورد قبلی است، یعنی اینکه پذیرفته باشید هیچ ازدواج بینقصی وجود ندارد.
1_ احساس شفقت و همدلی
بارها در جلسات زوج درمانی با این موضوع روبرو شدهام که یکی از زوجین، در مورد رفتاری از همسرش صحبت میکند که بسیار زننده و ناراحتکننده است. اما در مقابل وقتی صحبت همسر خودش در مورد آن موضوع را شنیده و عملا از زاویه دید دیگری قضیه را قضاوت میکند، نه تنها به او حق میدهد که حتی گاها از ناراحتی و غصه، به گریه میافتد!
در واقع بسیاری از سوء تفاهمهای یک رابطه بر اثر عدم درک متقابل است. اینکه مثلا مرد، رفتار همسرش بعد از زایمان را درک نکرده و از بیاحساسی خانمش خسته شده. در حالیکه در واقعیت همسر او مبتلا به “افسردگی پس از زایمان” شده و اتفاقا اگر درک متقابلی وجود داشته باشد، در این شرایط او به شدت نیازمند کمک طرف دیگر است. بنابراین در درجه اول، درک کردن و همدلی از جمله مهارتهایی است که باعث افزایش احتمال ایجاد یک رابطه موفق میشود.
2_ پذیرش طرف مقابل!
مخصوصا در ما ایرانیها تمایل شدیدی به کنترلگری وجود دارد! ببینید، قبل از ازدواج بهترین زمان برای شناخت طرف مقابل و گرفتن تصمیم در مورد رفتارهای اوست. مثلا اگر برای شما به شدت مذهب اهمیت دارد، قبل از ازدواج و زمان آشنایی، فرصتی است تا طرف مقابل را شناخته و ببینید که آیا باورهای مذهبیاش آنقدر با شما متفاوت است که نتوانید در آینده تحملش کنید یا نه؟
اما مشکل از جایی شروع میشود که یکی از طرفین قبل از ازدواج مشکلات طرف مقابل را مشاهده میکند، آنها را انکار کرده و با گفتن جملاتی مثل اینکه ((بعدا درست میشود)) خودش را گول میزند. حالا بعد از ازدواج، فرد وقتی مشاهده میکند که هنوز آن تعارضات و مشکلات وجود دارد، به جای اینکه مسئولیت تصمیمش را قبول کند و آنها را بپذیرد، سعی در کنترلگری میکند. به این ترتیب رابطه دائم بر سر مسائل کوچک و بزرگ، به تعارض کشیده شده و به مرور تیره میشود. بنابراین اهمیت زیادی دارد که به جای کنترلگری، طرف مقابل را بپذیرید.
3_ سعی برای حل تعارض
در حالیکه اغلب ما از کودکی مشاهده کردهایم جواب یک مشکل و تعارض در رابطه، دعوا و داد و بیداد است، در روانشناسی مهارتی به اسم “حل تعارض” وجود دارد. این مهارت به 2 نفر کمک میکند به بهترین شکل ممکن، به دور از ایجاد کدورت با صرف انرژی کمتر، مشکلات و تعارضاتی که هر بار در رابطه پیش میآید را مدیریت و رفع کنند.
به زبان دیگر، مهارت حل تعارض که عملا برای هر رابطهای، چه ازدواج و چه غیر از آن واجب است، مهارتی است که کمک میکند بیشتر از یک بار به تعارضی برخورد نکرده و عملا احتمال اختلافات را به شدت کاهش بدهید.
4_ بخشش و گذشت
بالاتر گفتم هیچ رابطهای بینقص نیست، میدانید چرا؟ چون هیچ انسانی بینقص نیست! در واقع بسیار عادی است که در هر رابطه، هر طرف یک یا چندین بار بر سر مسائل مختلف اشتباه کند.
اما اگر به دنبال یک ازدواج موفق هستید، باید از همین حالا روحیه بخشش و گذشت را در خودتان رشد بدهید. البته بخشش خودش یک موضوع گسترده است و باید بیشتر در مورد آن بدانید. چراکه بعضیها انکار حقایق تلخ، مثل عدم تهعد فرد مقابل، خیانت، بیمسئولیتی و… را با بخشش توجیه میکنند! این در حالی است که بخشش برای شرایطی مثل فراموشیها، بیدقتیها و شکستها پیشنهاد میشود نه هر مشکلی.
در هر حال، حین ارتکاب اشتباه از طرف مقابل، یکی از نکات بسیار آسیبزا این است که به جای صحبت دوستانه با او، در ذهنمان یکسری داستان از انگیزههایش ساخته و قضاوتش کنیم!
5_ گفتگو
اگر قرار به اولویتبندی باشد، قطعا گفتگو را در میان مهمترین ویژگی های یک ازدواج موفق قرار میدهم. به طور خلاصه:
- در یک رابطه سالم، هر 2 طرف دائم با هم صحبت میکنند،
- از ناراحتیهایشان،
- احساساتی که دارند،
- افکاری که در ذهنشان به وجود آمده،
- از سوء تفاهمهای احتمالی
- و… .
طبق تجربه میگویم، زوجهایی که زمانی برای گفتگو نمیگذارند، چندین برابر آن زمان را باید برای دعواهای بیهوده و انرژیبر صرف کنند.
6_ تعهد
تعهد را شاید نتوان بین ابعاد ازدواج موفق آورد، چراکه به نظرم آنهم دقیقا مثل پذیرش بینقص نبودن رابطه، یک پیشنیاز است! در واقع اگر تعهد در رابطه وجود نداشته باشد، بقیه اصولها کارایی خاصی ندارند. بنابراین اهمیت زیادی دارد که تعهد به طرف مقابل در ذهن هر طرف از رابطه، به عنوان یک ارزش دیده شود.
7_ مسئولیتپذیری
دارن هاردی یک نویسنده معروف است که با کتاب اثر مرکب به شدت معروف شد. البته که دارن هاردی یک شخصیت علمی نیست و گاها صحبتهای غیر معتبری هم ارائه میکند، اما در همین کتاب جمله زیبایی داشت که به نظرم باید یکبار دیگر آن را بررسی کنیم:
مسئولیت هر رابطه، 100 درصد با من است!
در واقع یک رابطه در صورتی میتواند سالم و موفق باقی بماند که هر 2 طرفش با موضوع مسئولیتپذیری آشنا بوده و مسئولیت تمامی تصمیمات و اتفاقات را در آن بپذیرند.
از کجا بفهمیم یک ازدواج موفق با این ویژگیها خواهیم داشت؟
در همان اوایل مقاله هم اشاره کردم، ازدواج موفق آن رابطهای است که هر 2 نفر در آن برای بهبودش تلاش میکنند! به زبان دیگر: شاید طرف مقابل یا اصلا خود شما، بعضی از موارد بالا را ندانید و حتی قبول نداشته باشید.
اما به نظر من همین که حاضر باشید برای افزایش موفقیت رابطهتان آنها را یاد بگیرید و در جهتشان قدم بردارید، یک نشانه ارزشمند و خوب است که میگوید احتمالا در آینده رابطه موفقی خواهید داشت.
بنابراین؛ الزاما رابطه موفق آن نیست که هر 2 طرفش از ابتدا ویژگیهایی مثل مسئولیتپذیری یا همدلی را داشته باشند. بلکه اگر هر 2 طرف قبول کنند باید برای بهبود رابطه این نکات را یاد گرفته و مهارتشان در هر کدام را بهبود بدهند، بسیار نشانه خوبی خواهد بود. اصولا در جلسات “زوج درمانی” پیش از ازدواج، چنین مواردی بهشکل دقیقتر بررسی میشود.
نکاتی برای داشتن یک ازدواج موفق
قطعا یک مقاله نمیتواند شما را برای داشتن یک ازدواج خوب به آمادگی کامل برساند! اما در ادامه میخواهم صرفا چند نکتهای که دانستنش باعث افزایش آمادگی و آگاهیتان میشود را آموزش بدهم.
1_ درست انتقاد کنید
انتقاد درست یک مهارت است و متاسفانه باید بدانید احتمالا تا الان از همه به اشتباه انتقاد میکردهاید. به طور خلاصه 3 تا از ویژگیهای یک انتقاد سازنده و درست به این شرح هستند:
- به هیچ عنوان در مقابل جمع بیان نمیشود،
- با گفتن یک یا دو نکته مثبت از طرف مقابل شروع میشود،
- به رفتار یا عملکرد انتقاد میشود، نه خودِ شخص!
2_ اصول حل تعارض را بدانید
به طور خلاصه:
اگر موضوعی برایتان به شدت اهمیت دارد، حتما با طرف مقابل در موردش صحبت کنید، نه اینکه سعی کنید آن را نادیده بگیرید.
در ضمن یادتان باشد در حل تعارض، همه چیز به توافق بین شما و همسرتان برمیگردد، نه آداب، نه رسوم، نه نظر دیگران و… . علاوه بر این، تا جای ممکن از دخالت دادن دیگران، مخصوصا خانواده، میان تعارضاتتان خودداری کنید.
3_ زمان منظم گفتگو داشته باشید
حتی اگر در برههای از زمان، بسیار پرکار شدهاید و وقت کمی دارید، پیشنهاد میکنم حداقل زمان برای چند جلسه 1 ساعته را در هفته برای گفتگو با همسرتان کنار بگذارید. به این ترتیب مطمئن میشوید قرار نیست به یکباره بر سر موضوعی، به تعارض خورده و دعوا کنید.
یک تحقیق کوچک
قبل از اتمام مقاله گفتم شاید برایتان جالب باشد در مورد یک تحقیق کوچک با موضوعیت ازدواج موفق هم صحبت کنم. این تحقیق در سال 2010 روی حدود 300 زوج انجام و در نهایت اینطور نتیجهگیری کرده که:
- زوجهای خوشبخت با هم صادق هستند،
- مشورت میکنند،
- به یکدیگر اعتماد دارند،
- به خدا ایمان دارند،
- با هم تصمیم میگیرند،
- به یکدیگر متعهدند،
- و روابط دوستانه دارند.
منبع تحقیق: sciencedirect
کلام آخر
اگر مسیر ساخت ازدواج موفق را 10 کیلومتر ببینید، این مقاله صرفا شما را برای پای گذاشتن در ابتدای مسیر آماده کرده و عملا هنوز 10 کیلومتر دیگر برای پیمودن باقی مانده! در این مسیر میتوانید از دورههای آموزش روانشناسی، جلسات مشاوره پیش از ازدواج و… هم کمک بگیرید تا مطمئن شوید هنوز در مسیر درست هستید.
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله با اصول ازدواج موفق از نظر روانشناسی آشنا شدیم. در آخر اگر سوال و نظری در مورد مقاله یا دیگر مسائل مربوط دارید، در بخش نظرات منتظر شما هستم.
منابع:
4 Comments
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
درک طرف مقابل مهمه
بسیار آموزنده بود. کاش افراد آنقدر رشد کنند که قبل از ازدواج و بعد از ازدواج آگاهی هاشون در خصوص رابطه و زندگی مشترک بالاتر ببرن.
ضمن عرض سلام ازدواج من و خانمم با یک اتفاق شروع شد که باعث شد به هم برسیم من حدودا هفده سالم بود و تازه دبیرستان تمام کرده بودم و در شرکت به طور موقت کار میکردم تا تکلیف سربازیم که دنبال کارهای معافیت بودم انجام بشه یه روز عصر که من داشتم خونه میرفتم یه موتور سوار به زور میخواست که کیف یه خانم (که الان زنم میشه)رو ببره من رفتم و اجازه ندادم که این اتفاق بیفته و در همین حین نیروی انتظامی رسید و موتور سوار فرار کرد من و خانمم که البته اون موقع زنم نبود سوار ماشین نیروی انتظامی شدیم و رفتیم سمت خونه خانمم و خانواده اش فهمیدن که من جلوی کیف قاپ ها ایستادم و از من تشکر کردن چند روزی گذشت و خانواده خانمم که دیده بودن که من هم اخلاقم خوبه و هم اهل کار و زندگی هستم تصمیم گرفته بودن بیان خونمون و هم از کار من تشکر کنند هم درباره ازدواج من دخترشون صحبت کردن و قرار شد خانواده ما به خواستگاری برن به هر ترتیب ما به خواستگاری رفتیم و قرار شد و ما عقد کردیم قرار بود که یکی دو سال سال بگذره که هم تکلیف معافیت سربازی و کارم حل بشه ولی اتفاقاتی افتاد که ما زودتر مراسم عروسی رو به پا کردیم من و خانمم دوران عقد خیلی به هم وابسته شدیم طوری که دوری هم نمیتونستیم تحمل کنیم پنج ماه بعد عقدمون من که در یک شرکت تا تکلیف سربازیم موقت سرکار میرفتم از طرف شرکت برا ده روز رفتم مشهد که من و خانمم که ده روز دور از هم بودیم با اینکه زیاد نبود که با هم آشنا شدیم داشتیم دیونه میشدیم وقتی برگشتم فردا رفتم خونشون که وقتی منو دید اشکش سرازیر شد منم خود به خود اشکم سرازیر شد فقط به خاطر رومون نبود که همدیگه بغل کنیم خانواده هامون باهم صحبت کردن و زودتر از موعد که گفته بودن مراسم ازدواجمون قرار گذاشتند قرار شد سه ماه دیگه که من دو. ماه به هجده سالگی بود عروسی بگیریم اینم بگم خانمم دو سال از من بزرگتر هست به هرترتیب عروسیمون برگزار شد پدر خانمم یک خونه که داشت به نام ما کرد در اصل به نام خانمم کرد و وسایل زندگیمون هم آماده شد و منم سر کار میرفتم به هرترتیب من و خانمم در یک اتفاق که از چنگ موتورسواری که میخواست کیفشو بدزده و منم رفتم کمک خانمم باهم آشنا شدیم و ازدواج کردیم خانمم خیلی مهربان و خوشبرخورد هست یک سال بعد هم دخترمون به دنیا اومد و با به دنیا اومدنش هم کارت معافیت سربازیم اومد و هم در اون شرکتی که کار میکردم و چون بیمه برام رد میشد استخدام شدم من و خانمم روز به روز که جلوتر میریم علاقمون به همدیگه زیادتر میشه وقتی از سر کار برمیگردم خانمم فورا میاد جلوم و در برام باز میکنه و داخل حیاط همدیگه در آغوش میگیریم حالا که حدود ۱۸ سال از ازدواجمون میگذره و ۳دختر ۱۷ و ۱۵ و ۱۲ ساله داریم بازم خانمم وقتی از سرکار برمیگردم میاد جلوم ما با گذشت ۱۸سال بازم نمیتونیم طاقت دوری همدیگه تحمل کنیم فقط میخوام اینو بگم که خانم مهربانم خیلی دوستت دارم
چقدر زیباست وقتی میبینم دو نفر هر روز عاشقانه برای عمیق تر شدن رابطه شون تلاش میکنن و پاداش شما یک زندگی عاشقانه ست👏👏👏