ازدواج رمانتیک را چطور بسازیم؟
قبلا تصور می‌کردم دلیل تمایل شدید و کمی غیر منطقی مردم به عشق رمانتیک و ازدواج رویایی، همین فیلم‌ها و سریال‌های عاشقانه هستند. اما کمی که دقیق شدم، دیدم سودای چنین روابطی از قدیم حتی در قصه‌ها هم وجود داشته!
در هر حال چه قصه‌های قدیمی، چه فیلم و سریال و حتی زندگی اطرافیان؛ این‌ها همه چیزهایی هستند که باعث شده نوجوانان و جوانان امروز بدون اطلاع و دانش کافی، رویای داشتن ازدواج رمانتیک را در سر بپرورانند، در حالی‌که رسیدن به چنین رابطه‌ای نیاز به دانش و پذیرش بسیار بالایی دارد و در غیر این‌صورت ممکن است حتی داشتن رویای آن، باعث خراب شدن زندگی دو نفره‌تان در آینده شود! چرا؟ با من همراه باشید تا همه چیز را به شما توضیح بدهم.
آیا ازدواج رمانتیک واقعی است؟!
جواب این سوال را با یک سوال دیگر می‌دهم: ازدواج رمانتیک از نظر شما چیست؟ اگر تصور می‌کنید آن رابطه‌ای رمانتیک است که هر 2 طرف از صبح تا شب می‌خندند، هیچ مشکلی ندارند، هیچ وقت بحث نمی‌کنند، با مسائل مختلف روزمره برخورد نداشته و همه رابطه‌شان سرشار از خوشی است، نه! یا چنین چیزی وجود ندارد یا حداقل من و همکارانم طی این چند سال کار زوج درمانی و مشاوره، مشابهش را ندیده‌ام. پس چه؟
یک تصویر واقعی‌تر از عشق رمانتیک
تصویر واقعی‌تری که من از یک زندگی رمانتیک دارم، این است:
- دو نفری که هم را دوست دارند،
- برای داشتن یک زندگی بهتر به یک اندازه تلاش می‌کنند،
- در مورد زوایای مختلف زندگی‌شان توافق کرده و می‌کنند،
- مهارت‌های لازم برای یک رابطه 2 نفره را دارند،
- حتما در روز یا حداقل هفته، چند ساعت برای صحبت کردن درباره رابطه‌شان دارند،
- تفریح‌های جدید را تجربه می‌کنند،
- با هم تعارضات و اختلاف نظرهایی دارند،
- تعارضاتی که در رابطه تجربه می‌کنند را به‌شکل درست و به دور از کدورت و هیجانات رفع می‌کنند،
- دعواهایی دارند اما حواس‌شان هست که این دعواها باعث ضربه زدن به رابطه نشود،
- مسائل مالی و غیر مالی زیادی دارند اما سعی در بررسی و حل‌شان می‌کنند،
- به دیگران اجازه دخالت در دعواهای‌شان را نمی‌دهند،
- و… .
در واقع تصور من از عشق رمانتیک، یعنی زندگی که در کنار تمام دوست‌داشتن‌ها، در زوایای مختلفش دعوا و مشکلاتی وجود دارد. اما 2 طرف مهارت حل کردن مشکلات و برخورد با این مسائل را بلدند.
عشق رمانتیک خطرناک است!
می‌دانید، طی این چند سال جلسات مشاوره، متوجه یک موضوع مهم شدم و آن‌هم اینکه عشق رمانتیک خطرناک است! یعنی چه؟ در واقع طی این چند سال با تعداد زیادی از زوج‌هایی برخورد کردم که بدون داشتن هیچ تصوری از مشکلات یک رابطه 2 نفره، صرفا در ذهن‌شان از همان نوجوانی، جلسات خواستگاری و حتی نامزدی و عقد، تصویر یک رابطه رمانتیک را می‌ساختند. اما بعد از اینکه وارد رابطه شدند و به تعارضات کوچک و بزرگ برخورد کردند، قصر آرزوهای‌شان خراب شد.
می‌دانید، ما در روانشناسی همیشه سعی می‌کنیم مخاطبان را در مورد مشکلات شرایط جدید (ازدواج، کار، شراکت و…) آماده کنیم. چراکه داشتن انتظارات نابه‌جا از شرایط، باعث می‌شود ناگهان فرد سرخورده شده و حتی زندگی‌اش را از دست رفته ببیند. حالا به این فکر کنید کسی که چنین سرخورده شده، آیا می‌تواند برای داشتن یک زندگی خوب تلاش کند؟ نه! بلکه برعکس به دلیل ناراحتی‌ها، در یک چرخه باطل گیر کرده، رفتارهای بدی نشان می‌دهد، رابطه‌اش را به یک جهنم تبدیل کرده و در نهایت همه چیز خراب می‌شود.
با توجه به این موضوع، وظیفه خودم می‌دانم در ابتدا یک تصویر درست از رابطه‌ای ایده‌آل و عاشقانه به شما بدهم، سپس در مورد نحوه ساختنش صحبت کنم.
مراحل تبدیل رابطه به عشق رمانتیک
مراحلی که در ادامه توضیح می‌دهم، مراحلی است که احتمالا شما و شریک‌تان در یک رابطه طی می‌کنید تا در نهایت به عشق رمانتیک برسید.
1_ شیفتگی
از ابتدایی‌ترین مراحل رابطه، شیفتگی است. در این مرحله شما از بودن با طرف مقابل احساس نشاط و شادی زیادی می‌کنید. در واقع در این شرایط، مواد شیمیایی مثل دوپامین و نوراپی‌فرین در مغزتان آزاد می‌شود که احساس خوب را برای‌تان ایجاد می‌کنند. این مواد شیمیایی ممکن است آن‌قدر در ذهن شما آزاد شود که حتی تمایل شدیدی به بی خوابی پیدا کرده و تمایل‌تان به غذا خوردن را هم کمی از دست بدهید!
همین چیزها هستند که باعث می‌شوند در مرحله شیفتگی کاملا طرف مقابل را ایده‌آل تصور کرده، بخواهید همیشه با او باشید، دائم به او فکر کنید و به زبان دیگر، عیب‌ها و مشکلاتش را نبینید! به همین دلیل به عشق این مرحله، عشق کور می‌گویند.
2_ سرخوردگی
خب، اولین چیزی که می‌تواند به شما نشان بدهد مرحله قبلی یعنی شیفتگی در حال از بین رفتن است، سرخوردگی خواهد بود! در این مرحله به مرور چشم‌تان به روی واقعیت باز شده و متوجه نقص‌های مختلفش می‌شوید. مثلا ممکن است متوجه شوید کسی که تا دیروز برای‌تان مظهر خودساختگی و استقلال بوده، امروز به یک انسان خودشیفته تبدیل شده!
همینطور ممکن است چنین حالتی در طرف مقابل هم پیش بیاید و تازه شما و ضعف‌های‌تان را ببیند. بنابراین احتمالا در این زمان هر دو، شخصیت واقعی‌تان را نشان می‌دهید. این مرحله بسیار اهمیت دارد، چراکه ممکن است هر 2 نفر به دلیل سرخوردگی رفتارهای بدی مثل خشم، تمایل به اعتیاد، بد رفتاری و… نشان بدهند.
3_ چالش‌ها
نقطه عطف رابطه شما اینجاست! دقیقا جایی که مشخص می‌کنید قرار است بالاخره رابطه‌تان به یک ازدواج رمانتیک برسد یا یک ازدواج شکست‌خورده. در این مرحله، یا طرفین درگیر تلاش بیهوده برای تغییر طرف مقابل خود می‌شوند تا دوباره او را به ایده‌آل‌های‌شان نزدیک کنند، یا اینکه هر دو با بلوغ، سعی می‌کنند از گفتگو کمک گرفته و نیازها و خواسته‌های هم را درک کرده و مشکلات و تعارضات را حل کنند.
در این مرحله تلاش هر دو نفر نیاز است تا رابطه رشد پیدا کند و در صورتی‌که فقط یک نفر بخواهد همه بار را بر دوش بکشد، احتمالا به جایی نمی‌رسد. اگر در مرحله چالش‌ها توانستید به کمک اصول “حل تعارض” مشکلات را حل کنید، این یک نشانه خوب برای ساخت زندگی رویایی و رمانتیک است.
4_ عشق بالغ
عشق بالغ، نوعی از خودگذشتگی است که در روابط موفق پیدایش می‌کنید! در این مرحله، هر 2 نفر در کنار هم هستند، اما نه به این‌خاطر که نیاز به بودن یک نفر دیگر را حس می‌کنند یا به این دلیل که یک‌سری خواسته‌های غیر منطقی از طرف مقابل دارند. در واقع دلیل این کنار هم بودن، این است که آن 2 می‌خواهند کنار هم باشند! (می‌دانم کمی پیچیده شد.)
از جمله نشانه‌هایی که در یک عشق بالغ دیده می‌شود، پذیرش، تعهد، آرامش، احترام، مراقبت از طرف دیگر، توجه کردن، مهربانی و… است. بر خلاف مراحل ابتدای رابطه که در آن بیشتر هورمون‌هایی مثل دوپامین دیده می‌شود، در این مرحله هورمون اکسی‌توسین در مغز 2 طرف ترشح می‌شود که آن‌ها را بهم نزدیک‌تر می‌کند.
جالب است بدانید تحقیقات علمی نشان داده‌اند که فعالیت مغز زوج‌ها در این مرحله، شبیه به فعالیت مغز زوج‌هایی است که تازه عاشق شده‌اند! (منبع: 2) پس به زبان ساده می‌توان گفت عشق بالغ، یک عشق معنادارتر و عمیق‌تر از عشقی است که در مرحله شیفتگی تجربه کرده‌اید. شاید در این مرحله دیگر هیجان‌های ابتدای رابطه نباشد، اما علاقه شدیدتر این رابطه را پایدارتر و شاید حتی زیباتر می‌کند.
میل جنسی و رابطه خوب
نه الزاما، اما خب حرف بی‌جایی نیست اگر بگویم یک رابطه عاشقانه به کمک رابطه جنسی، تبدیل به ازدواج رمانتیک می‌شود. در واقع برای اغلب انسان‌ها میل جنسی بخش مهمی از یک رابطه خوب است. به همین دلیل گفته می‌شود رابطه جنسی خوب، یک رابطه عاشقانه و خوب را کامل می‌کند. البته الزاما هم این‌طور نیست و ممکن است بعضی زوج‌ها هر 2، مثل بقیه به رابطه جنسی توجه نکنند.
لازمه‌های یک عشق رمانتیک
بعد از همه این‌ها، اجازه بدهید به طور خلاصه نگاهی داشته باشیم به لازمه‌هایی که یک ازدواج و عشق رمانتیک باید داشته باشد. در واقع این‌ها پیش‌نیازهایی هستند که باید در 2 طرف رابطه وجود داشته باشد تا یک عشق خام و نپخته را به عشق بالغ تبدیل کنند.
1_ پذیرش
به نظر من، اول از همه یک زوج موفق نیازمند داشتن پذیرش هستند! پذیرش چه؟ پذیرش اینکه قرار نیست ازدواج و رابطه‌شان همیشه یک رابطه در اوج و بدون هیچ تعارضی باشد. به همین دلیل بود که گفتم تصور اشتباه از عشق رمانتیک می‌تواند بسیار خطرناک باشد. چراکه این تصور اشتباه باعث ایجاد انتظارات اشتباه و عدم پذیرش هر نوع اتفاق و تعارضی شده و در نهایت مسبب این می‌شود که هر 2 طرف به دلیل سرخوردگی، تلاشی برای بهبود رابطه نکنند.
2_ تفاهم
قطعا نمی‌توان نقش تفاهم در ساخت یک زندگی موفق را نادیده گرفت. به همین دلیل هم هست که باید در مراحل قبل از ازدواج، آشنایی، نامزدی و عقد هر 2 طرف به خوبی با هم آشنا شده و مطمئن شوند که باورهای نزدیکی بهم دارند.
حالا این باورها می‌تواند در زمینه باورهای مالی، دینی، ارتباطی و… باشد. برای درک بهتر، پیشنهاد می‌کنم حتما به جلسات “مشاوره قبل از ازدواج” مراجعه کرده تا متخصص روانشناس با نگاهی بی‌طرف، در مورد رابطه شما و وجود یا عدم وجود تفاهم در آن تصمیم بگیرد. همینطور دوره آموزشی “30 تکنیک” در این زمینه می‌تواند کمک زیادی به شما کند.
3_ مسئولیت‌پذیری و تمایل به تلاش
تا وقتی طرفین مسئولیت زندگی و تصمیم‌های‌شان را بر عهده نگیرند، قطعا نمی‌شود از آن‌ها انتظار داشت برای بهبود شرایط تلاش کنند. بنابراین اول از همه باید مطمئن شوید که خودتان انسان مسئولیت‌پذیری هستید و در درجه دوم از مسئولیت‌پذیر بودن طرف مقابل اطمینان پیدا کنید. البته با توجه به خطاهای شناختی که در این زمینه ممکن است پیش بیاید، بهتر است تشخیص این موضوع را هم به روانشناس زوج‌درمان‌گر بسپارید.
4_ مهارت
یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهای ساخت یک رابطه رمانتیک، مهارت است! ببینید عزیزان، چیزهایی مثل حل تعارض، گفتگو و حتی انتقاد همگی مهارت هستند! این یعنی همین حالا دوره‌های آموزشی هستند که در مورد موضوع حل تعارض یا نحوه انتقاد صحیح به شما بیشتر از 4/5 ساعت آموزش می‌دهند. حالا به نظرتان کسی که حتی یک نکته روانشناسی در مورد اصول انتقاد نمی‌داند چطور می‌تواند انتقاد سازنده‌ای از طرف مقابل بکند؟
کسی که نمی‌داند باید بر سر کدام موضوعات در رابطه گذشت کند و بر سر کدام موضوعات به هیچ عنوان گذشتی از خودش نشان ندهد، چطور می‌تواند مشکلاتش را حل کند؟ با توجه به این موضوعات، قطعا برای ساخت یک رابطه خوب باید مهارت‌های‌تان را ارتقاء بدهید.
5_ تمایل به گفتگو
همانطور که در ابتدای مقاله هم گفتم، در یک رابطه خوب هر دو طرف باید برای هم زمان بگذارند. این یعنی اگر الان در رابطه‌ای هستید که هفته‌ای چند ساعت با طرف مقابل در مورد خواسته‌های خودتان صحبت نکرده و خواسته‌ها و انتظارات او را هم نمی‌شنوید، احتمالا در آینده‌ای نزدیک قرار است به مشکل بخورید!
کلام آخر
خب به انتهای مقاله رسیدیم. در این مقاله سعی کردم ابتدا یک تصویر درست از رابطه رمانتیک به شما داده و توضیح بدهم که چطور می‌توانید ازدواج رمانتیکی برای خودتان بسازید. در آخر اگر سوال و نظری دارید در بخش نظرات منتظر شما عزیزان هستم.
منابع:
- verywellmind
- apa
- sciencedirect
- تجربه شخصی
- نظریه مثلثی استرنبرگ
دیدگاهتان را بنویسید