غلبه بر بیماری حس مالکیت
غلبه بر بیماری حس مالکیت
انسان ها از دوبخش احساس و تشکیل شده اند، بدون وجود احساسات در زندگی با مشکلات بسیار زیادی مواجه خواهد بود. درون همه ما یک سری احساسات وجود داشته که هر کدام مزایا و معایب ای را با خود به همراه دارد. یکی از این احساسات حس مالکیت است، وقتی فرد هویتی را به دست میآورد، نسبت به اشیا و افراد حس مالکیت خواهد داشت. اینکه این وسیله مال من است، این فرد مادر من است، این خانه، خانه ی من است. تمام این ها در اثر احساس مالکیت ایجاد میشود. این که بتوانیم پیوندی بین خود و افراد و یا اشیا و قرار کنیم و این ارتباط با مالکیت و تعلق آموخته شده باشد، حس مالکیت خواهد بود. هر احساسی که درون ما وجود دارد، اگر در جای درست خود مورد استفاده قرار نگیرد، قطعا مشکلات متعددی را به همراه خواهد داشت. اما متاسفانه اکثر افراد در برخورد با احساسات خود با معضلاتی مواجه هستند و به درستی نمی دانند که در چه زمان باید از چه احساسی استفاده شود. این موضوع باعث شده تا در زندگی با بیماری های مختلف مواجه شویم و این مقاله هدف ما بررسی بیماری مالکیت و ارائه راهکاری در جهت غلبه بر بیماری حس مالکیت خواهد بود. اگر شما نیز با این معضل دست و پنجه نرم می کنید. خواهشمنديم در این مقاله با ما همراه شوید.
منظور از حس مالکیت چیست؟
غلبه بر بیماری حس مالکیت
در ادامه مبحث، غلبه بر بیماری حس مالکیت چگونه است، حس مالکیت را به خوبی معرفی می کنیم. پیش از آنکه غلبه بر بیماری حس مالکیت را به خوبی تشریح کنیم، لازم بوده تا ابتدا معنی حس مالکیت بیان شود. آیا می دانید که چه احساسی را حس مالکیت مینامیم؟ حس مالکیت تعلق خاطری است، که ما به افراد و یا اشیا داريم، به عنوان مثال وسایل شخصی با حس مالکیت آمیخته اند، هر فردی وسایل شخصی و فردی خود را تنها متعلق به خود میداند و به هیچ کس اجازه این را نمی دهد که از این وسایل استفاده کند. اما حس مالکیت تنها به اشیایی که با آنها سروکار داریم خلاصه نمی شود، افراد بسیار زیادی هم وجود دارند که ما می توانیم به آنها احساس مالکیت داشته باشیم. اما این حس در یک درجه و میزان نیست، ما در زندگی تنها به دو نفر پدر و مادر می گوییم، هر فردی نسبت به اعضای خانواده ی خود حس احساس مالکیت دارد، به عنوان مثال، این شخص مادر و یا پدر من است. عبارت من گویای حس مالکیت است، اما این حس منحصر به شخص من نخواهد بود، خواهر و یا برادر من نیز می توانند، این دو شخص را پدر و مادر خطاب کنند. دایره ی محدودی از افراد وجود داشته که در این حس مالکیت با من شریک هستند. در رابطه با فرزند نیز شاهد چنین چیزی هستیم، اما احساس مالکیت برای همسر کاملا انحصاری بوده و امکان وجود شریک در این حس مالکیت وجود نخواهد داشت.
آیا هر نوع حس مالکیت در ما نشانه ی بیماری است؟
در مبحث غلبه بر بیماری حس مالکیت چگونه است، باید نشانه های این بیماری به خوبی بیان شوند. این یک عقیده ی بسیار غلط خواهد بود که ما حس مالکیت را بیماری تلقی کنیم، هر فردی مجموعه ای کامل از احساسات مختلف است، حس مالکیت نیز مانند هر نوع حس دیگری لازمه ی زندگی بوده و بدون این حس ما یک فرد کامل نخواهیم بود. بیماری حس مالکیت با وجود حس مالکیت بسیار متفاوت خواهد بود، خوردن غذای شیرین به هیچ عنوان کاری اشتباه و غلط محسوب نخواهد شد، اما اگر بیماری دیابت داشته باشید، با خوردن غذای شیرین، سمی خطرناک را به بدن خود تزریق خواهید کرد.
حس مالکیت اگر در جای درست و صحیح بکار برده شود، هیچ گونه اشکالی که ندارد، بسیار سودمند خواهد بود. اما اگر در جای اشتباه این حس خود نمایی کند، در بسیاری از ابعاد زندگی با شکست مواجه خواهیم بود. در چنین شرایطی با چیزی تحت عنوان بیماری حس مالکیت مواجه خواهیم بود، این بیماری اگر در زمان مناسب تشخیص داده نشود و برای درمان آن به فکر چاره ای نباشیم، مانند یک درخت درون ما ریشه دوانده و جداسازی آن کار چندان آسانی نخواهد بود، از این رو بایستی نشانه های این بیماری را همیشه مند نظر داشت.
نشانه های بیماری حس مالکیت
غلبه بر بیماری حس مالکیت دارای مراتبی لست، که یکی از آن ها تشخیص درست نشانه ها است. بیماری های روانی مانند بیگاری های فیزیکی دارای علائم و نشانه های خاصی هستند، از این رو لازم بوده تا همیشه بر رفتار های خود نظارت داشته باشیم تا بتوانیم هر گونه نشانه و یا زنگ خطری را به خوبی تشخیص دهیم، برای آگاهی از نشانه های بیماری حس مالکیت لازم بوده تا به سوالاتی که در ادامه ذکر می شود، توجه کنید؛
- اگر بفهمید دوست صمیمی تان با یکی دیگر از دوستانش قرار گذاشته و با شما در میان نگذاشته است، چه احساسی خواهید داشت؟ آیا عصبانی می شوید و بایستی سریعا برای این کار توضیحی دریافت کنید؟
- وقتی پدر و مادرتان به خانه ی خواهر و برادرتان رفت و آمد می کنند، حس بدی دارید؟
- در جمع دوستانتان آیا دیگران این حق را دارند که با دوست صمیمی تان گرم بگیرند و هم صحبت شوند؟
- آیا همسرتان برای احوال پرسی از خانواده خود باید حتما با اجازه شما این کار را انجام بدهد و این احوال پرسی در حضور شما انجام شود؟
- آیا فرزندان باید شما را بیشتر از پدر و یا مادر خود دوست داشته باشند؟
- آیا تمام کار های فرزندتان به شما مربوط است و بدون اجازه شما حق انجام هیچ کاری را ندارند؟
- آیا همسرتان بدون اجازه شما نباید از خانه خارج شود و یا با دوستانش قرار بگذارد؟
- آیا برای رفتار ها و ارتباط های همسرتان با همکارانش در محیط کار شروطی را در نظر گرفته اید و تخلف از آن مجازات سنگینی در پی دارد؟
- آیا افراد نزدیکتان باید در همه چیز با شما مشورت کنند و نظر شما را در اولویت قرار بدهند؟
- آیا هر گونه خرید و فروشی بدون اجازه شما امکان پذیر نیست؟
- آیا دارایی هایی که در زندگی مشترکتان وجود دارد، باید به نام شما باشد نه همسرتان؟
به خوبی سوالاتی که در بالا ذکر شد را مورد بررسی قرار دهید، خواهش می کنم با خودتان صادق باشید، قرار است برای غلبه بر بیماری احساس مالکیت چاره ای پیدا کنیم، پس لازم بوده تا درست ترین پاسخ را به این سوالات بدهید. اگر جواب شما اکثرا ” بله ” است، بدین معناست که شما با حس مالکیت شدید رو به رو هستید. حسی که نا با جا بوده و دارد زندگیتان و روابط شما را از هم می پاشد. افراد حول محور شما در زندگی، به زندگی خود نمی پردازند، بلکه هر فردی منحصرا زندگی جداگانه ای داشته و شما یکی از افراد نزدیک ایشان هستید، نه مهم ترین فرد در زندگی دیگران.
چگونه می توان بر بیماری حس مالکیت غلبه کرد؟
به راهکار هایی که در مبحث غلبه بر بیماری حس مالکیت چگونه است؟ ارائه می کنیم. خوب توجه کنید؛ پیش از آن که خود را به خاطر بیماری حس مالکیت سرزنش کنید و خود را مسبب رنج دیگران بدانید، بهتر است تا ابتدا کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد را مطالعه کنید. در این کتاب راهکار های زیادی ارائه شده که به خوبی غلبه بر بیماری حس مالکیت را به شما آموزش خواهد دارد. در این کتاب هر فرد را کلکسیونی از سایه های می داند. منظور از سایه تمام احساساتی است که ما خواهان سرکوب آن ها هستیم. وقتی بفهمید که شما دارای بیماری حس مالکیت هستید، اولین راهکار انکار و سپس سرکوب این حس می باشد، شما تلاش می کنید تا بر سر منی که دارای حس مالکیت شدید است، بریاد بزنید، از این کار های احمقانه دست بردار، انقدر دیگران را آزار نده و تو نباید دارای حس مالکیت باشی. چنین کاری دقیقا سرکوب حس مالکیت خواهد بود.
وقتی احساسی سرکوب می شود، سایه ای از شما ایجاد شده که در تاریک ترین اتاق ها آن را محبوس خواهید کرد. سرکوب های مداوم گنجایش این سایه را لبریز کرده و نهایت در مکان و جای نا مناسب با بیشترین شدت مانند یک آتشفشان فوران خواهد کرد، که البته عواقب سنگینی را در پی خواهد داشت.
پیش از آن که بخواهید، غلبه بر بیماری حس مالکیت را به بهترین نحو ممکن انجام دهید، لازم بوده تا این فرد غرغرو و خودخواه که خودش و احساساتش را از همه مهم تر می داند و باور دارد که همه چیز و همه کس آمده اند تا در اختیار او باشند را دوست داشته باشید. آری، منبه ی منفی شخصیت خود را به جای دور انداختن، دوست بدارید. سخت است؟ نگران نباشید، برای این دوست داشت راهکاری را ارائه خواهیم داد.
چگونه بیماری حس مالکیت را دوست بداریم؟
بدوست داشت بیماری حس مالکیت در غلبه بر بیماری حس مالکیت نقش بسیار مهمی دارد. بیماری حس مالکیت از چه چیزی تشکیل شده است؟ از من و از حس مالکیت، من و حس مالکیت تا حد زیادی در ام آمیخته شده و به این بیماری تبدیل شده اند. آیا شما خودتان و من وجودتان را دوست دارید؟ قطعا جواب بله است. پس بیایید حس مالکیت را دوست داشته باشیم و از این حس متنفر و یا فراری نشویم. می توانید چند نکته مثبت از وجود حس مالکیت را نام ببرید، به عنوان مثال؛
- حس مالکیت به خاک و سرزمین باعث شده تا از تجاوز و اشغال وطنمان توسط بیگانگان جلوگیری کنیم.
- حس مالکیت باعث شده تا از میکروبی سدن وسایل شخصی مان، ناشی از استفاده متعدد توسط افراد مختلف جلوگیری کنیم و در نهایت مانع از مریض شدن خودمان و دیگران شویم.
- حس مالکیت این فرصت را به ما می دهد تا بفهیم وجود اشیا و اشخاص مهم بوده و با ارزش است.
- حس مالکیت، تعهد را به همراه خواهد آورد و سما را مسئولیت پذیر می کند. این که فرزند من ، انسانی است که من آن را به این دنیا آورده ام، پس در برابر این برد وابسته به من یک سری وظایفی را دارم.
- حس مالکیت به خانه و املاک من، باعث شده تا روند قانونی مالکیت آنان را به خوبی انجام دهم و به هیچ کس این اجازه را ندهم که آنان را با کلاهبرداری و دروغ صاحب شوند.
- و بسیاری نکات مثبت دیگر
در مبحث غلبه بر بیماری حس مالکیت چگونه است، همچنان با ما همراه باشید. تصور کنید که شما فاقد حس مالکیت بودید، قطعا در بسیاری شرایط شما به فردی منفعل تبدیل می شوید که قادر به انجام و رفتار کار درست نیستید، چقدر این من بدون حس مالکیت منزجر کننده و اعصاب خرد کن است. الان چه احساسی به حس مالکیت دارید؟ آیا توانستید، این حس را دوست بدارید؟ قطعا، بله. این حس زیبا و پر سود را در آغوش بکشید، خدا را شکر کنید که شما قادر به درک حس مالکیت هستید.
به حس مالکیت خود فرصت ابراز و وجود بدهید
یکی از کار هایی که برای غلبه بر بیماری حس مالکیت لازم است، اجازه دادن برای ابراز به این حس خواهد بود. زمانی که شما این حس مالکیت دوست داشتنی را پذیرفتید و به خوبی نکات مثبت این حس را قبول کردید، دیگر با سرکوب آن مواجه نخواهید بود، دیگر سایه ای تاریک با این نام در اتاق های تاریک تر محبوس نیست، این زندانی را آزاد کنید. همان گونه که ذکر شد، حس مالکیت دارای مزایای بسیاری است، در جای ممکن و مورد نیاز از این احساس خود استفاده کنید و خوشحال باشید که شما قادر به ابراز این حس هستید. این کار را بار ها و بار ها انجام بدهید. قطعا چنین شرایطی احساس شرمندگی و یا سرخوردگی را ناشی از وجود حس مالکیت از شما خواهد گرفت.
با انجام و تکرار این راهکار متوجه یک سری تغییرات خواهید شد، حس مالکیت درون شما بیش از اندازه بزرگ نشده و کوچک و تحقیر شده نخواهد بود. شما فرد کاملی هستید که می توانید به خوبی حس مالکیت خود را کنترل نمایید
برای استفاده از حس مالکیت کلاه خود را قاضی کنید
این راهکار آخرین مرحله از تکنیک غلبه بر حس مالکیت خواهد بود. عاقلانه فکر کنید، آیا دوستتان در زندگی خود نباید افراد بسیاری برای معاشرت داشته باشد و شما یکی از آن ها باشید. درک این موضوع باعث شده تا ارزش بیشتری برای حس مالکیت قائل باشید و برای این حس جایگاه و شرایط دیگری را در نظر گرفته باشید. به همین سادگی شما به این قدرت رسیده اید که حس مالکیت خود را کنترل نمایید و در زمان درست از آن استفاده کنید. همیشه با خود بگویید که من حس مالکیت عزیزم را در آب نمک خوابانده ام تا در بهترین فرصت پیش رو از آن استفاده کنید. ضمنا فراموش نکنید که از من دارای حس مالکیت نهایت تشکر و قدردانی را داشته باشید. زمانی که شما به این مرحله برسید، به یک پاسخ صحیح برای سوال غلبه بر بیماری حس مالکیت چگونه است؟ خواهید ر
کلام نهایی
غلبه بر بیماری حس مالکیت بسیار مهم است، اگر حس مالکیت افسار گسیخته شود، زندگی و روابط شما را ویران خواهد کرد. توجه داشته باشید که این بیماری به اندازه بمب اتم قدرتمند است. اما غلبه بر بیماری حس مالکیت چگونه است؟ قطعا با فرار و انکار به هیچ جا نخواهید رسید. بهترین کار پذیرفتن این حس توسط شما است. غلبه بر بیماری حس مالکیت ابتدا با شناسایی، سپس پذیرش، سپس دوست داشتن، بعد اثبات دوست داشتن و در نهایت کنترل حس مالکیت انجام خواهد شد. توصیه می کنم کتاب نیمه تاریک وجود اثر دبی فورد را به خوبی مطالعه کنید تا به یک روانشناس احساسات تبدیل شوید.
دیدگاهتان را بنویسید